چرا بازاریابی مبتنی بر نتیجه موفق است

گوش کن

جدید! به مقاله گوش دهید

بازاریابان مطمئناً راه هایی برای افزایش مشتریان خود ندارند.

جمعیت شناسی ، عادت های مشاهده آنلاین و آفلاین ، سابقه خرید ، شیوه زندگی ، علایق ، نرخ پاسخ ، پسندیدن ، نظرات ، کلیک های انجام شده ، انتخاب کردن ، تبدیل ، تأثیرگذاری ، ردیابی رفتار … لیست به ظاهر بی پایان است. الگوریتم ها این عوامل را ترکیب کرده و تجزیه و تحلیل می کنند تا مشتریان را تقریباً در هر جنبه ای از فعالیت روزانه خود تعریف و ردیابی کنند.

در دنیای بازاریابی B2B ، تحول دیجیتالی در طول همه گیری بر معیارهای مهم تأثیر گذاشته است. کانالهای بیشتر ، آمار بیشتر و فرصتهای بیشتر برای اندازه گیری ، در بسیاری از موارد ، درختان بیشتری را برای پوشاندن جنگل ایجاد کرده است. از آنجا که تعاملات رو در رو با نمایندگان فروش کاهش یافته و خرید به خودی خود تبدیل شده است ، رفتار مشتری حتی انتزاعی تر شده است.

بازاریابان در حال کشف این هستند که سودهای ملموس و بلندمدت در پی دستیابی به “معیارهای موفقیت” نامعقول از بین می روند که نمی توانند سوزن را به گونه ای حرکت دهند که با رشد درآمد پایدار هماهنگ باشد.


شرکتها به شیوه جدیدی برای سازماندهی و بازجویی نقاط تماس مخاطبان خود نیاز دارند-و به طور م moreثرتری به سمت اهداف بزرگتر و بلند مدت حرکت می کنند.

حرکت به سمت بازاریابی مبتنی بر نتیجه

بازاریابی مبتنی بر نتیجه ، رشته ای است که در بین بازاریابان B2B و B2C مورد توجه قرار می گیرد. به دنبال این است که تعریف موفقیت در بازاریابی تجاری را از ابتدا با پایان تنظیم مجدد کنید ، یعنی از رفتارهای دلخواه مشتری به عواملی که این رفتارها را هدایت می کند ، استفاده کنید.


در بازاریابی مبتنی بر نتیجه ، نتایج تنها معیار موفقیت نیستند. نتایج ، همانطور که اغلب توسط پزشکان مبتنی بر نتیجه اشاره می شود ، همان نتایج نیست. نتایج دقیق و کوتاه مدت تعریف شده است. نتایج بلند مدت هستند و آینده ای وسیع تر و حیاتی تر را منعکس می کنند.

تعقیب هدف از نظر نتیجه بر اساس تعیین حالت نهایی و حل فهرست کوتاهی از عواملی است که به آن حالت نهایی می رسند ، بدون این که در طول مسیر حواس پرتی خود را از دست بدهند.

به عنوان مثال ، به جای افزایش ورود افرادی که روی تبلیغ کلیک می کنند ، به معنای پیدا کردن چشم اندازهای “در وسط” – بین آگاهی و تبدیل – و حرکت آنها در مسیر تبدیل شدن به یک مشتری وفادار و تکراری است.

یک رویکرد مبتنی بر نتیجه ، ارزش عمر مشتری را افزایش می دهد و هزینه تبلیغات را کاهش می دهد. MMA Global دریافت که بازاریابی مبتنی بر نتیجه بیش از 50 درصد از برنامه ریزی رسانه ای مبتنی بر ROAS (بازگشت هزینه تبلیغات) بهتر عمل می کند. علاوه بر این ، مشخص شد که “وسایل متحرک” را می توان با دقت 99 پیش بینی کرد-یک شاخص واقعی از اینکه چگونه یک روش مبتنی بر نتیجه می تواند م effectiveثر باشد.

به نتیجه رساندن نتایج

اتخاذ و اجرای یک استراتژی مبتنی بر نتیجه شامل بازنشانی بسیاری از ابزارهای اساسی بازاریابی دیجیتال مدرن است. برنامه ریزان باید فرآیندهای خود را از دریچه ای متفاوت مشاهده کنند.

در اینجا پنج مورد از مهمترین زمینه های تغییر در هنگام تغییر به رویکرد مبتنی بر نتیجه وجود دارد.

1. عمیق تر وارد اهداف تجاری خود شوید

تلاشهای مبتنی بر نتیجه شامل تغییر در طرز فکر ذینفعان داخلی در مورد اثربخشی بازاریابی است. ممکن است از اعضای تیم خواسته شود تا کلیک ها و برداشت های قبلی را برای خطوط تولید خود به نفع دیدگاه جامع تری انجام دهند.

بازاریابی مبتنی بر نتیجه همچنین شامل بررسی مجدد نحوه همسویی بودجه ها ، کمپین ها و مخاطبان هدف برای دستیابی به اهداف تجاری است. هدف گذاری باید به چه صورت باشد؟ KPI های هر کانال چیست؟ اقدامات ناشی از چنین س questionsالات مهمی به اهداف بزرگتر شما می انجامد.

2. بهینه سازی کانال هایی که در آنها سرمایه گذاری کرده اید

آیا ارزش و هدف هر کانالی را که در آن فعالیت می کنید می دانید؟ دانستن ارزش تماس های مختلف مشتری می تواند به تصمیم گیری های چند کاناله کمک کند.

اگر می دانید که مشتریان شما به طور متوسط ​​قبل از تصمیم گیری برای خرید به تعداد مشخصی از تماس ها نیاز دارند ، احتمالاً در کانال های مختلف رخ می دهد.

به عنوان مثال ، جستجوی پولی مبتنی بر تبدیل است. این امر در مراحل آخر سفر خرید هنگامی که یک مشتری در حال جستجوی بسیار خاص است و به دنبال یک پاسخ بسیار خاص است ، ارزشمند می شود. از سوی دیگر ، تبلیغات اجتماعی پولی ممکن است تبدیل مستقیم را در محل ایجاد نکند – اما می تواند به شما کمک کند آنچه را که مشتری را به سمت تبدیل سوق می دهد پیگیری کنید.

3. از داده های صحیح استفاده کنید

با استفاده از داده های مناسب ، می توانید در سطح دقیق ببینید که مشتریان شما چگونه هستند و چگونه با آنها درگیر می شوید.

در دنیای دیجیتال ، فروش دیگر یک فرایند خطی نیست. آنها یک سفر سرگردان هستند با شناسایی رویدادها و تجربیاتی که آن سفر را تحریک می کند ، می توانید استراتژی هایی برای تکرار آنها ایجاد کنید.

اکثر فروش ها توسط خود مشتری انجام می شود. شرایط باید از این واقعیت حمایت کند.

همچنین ، با معیارها ، کمتر بیشتر است. “فلج تجزیه و تحلیل” یک بیماری رایج در بازاریابی است ، بنابراین دائماً از خود بپرسید که آیا یک معیار خاص برای ردیابی مهم است؟

4. از تجزیه و تحلیل پیش بینی استفاده کنید

تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده می تواند کلید تعیین هزینه و استراتژی مناسب رسانه باشد. همانطور که قبلاً ذکر شد ، گیر افتادن در فالوورها و لایک ها در رسانه های اجتماعی آسان است – به ضرر نتایج واقعی که به ایجاد کسب و کار شما کمک می کند.

شرکت ها اطلاعات زیادی در مورد مشتریان خود و رفتارهای آنها دارند که می تواند در کمپین های رسانه ای و کاربران برای هدف قرار داده شود. ایده این است که برای گروه های ارزشمند مخاطبین خود بر اساس رفتارهای استاندارد آنها “ظاهر” ایجاد کنید ، سپس آن شرایط را تکرار کنید.

تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده می تواند به افراد شبیه به وسط کمک کند – کسانی که بین آگاهی و تغییر درگیر شده اند – در سفر خود حرکت کنند.

5. به طور مداوم استراتژی خود را اصلاح کنید

آزمایش ، آزمایش ، آزمایش – این قاعده بازاریابی در دنیای دیجیتال است. هنگامی که تلاش خود را آغاز می کنید ، محتوای خود را خلاقانه اصلاح کنید و به طور مداوم ، یک تکه در یک زمان هزینه کنید. بگذارید داده ها به خودی خود در مورد کارکردن ، عدم کارکرد و نحوه بهینه سازی هر عنصر صحبت کنند. (یک هشدار: برخی از بازاریابان در حال آزمایش بیش از حد هستند. وارد بازار نشوید و در صورت قطعی نبودن داده ها ، تصمیمات عجولانه بگیرید.)

این هوشمندانه است که در همه جنبه های تبلیغات خود بر پیشرفت بر کمال تأکید کنید. بازاریابی دیجیتالی در مورد چابکی است ، حتی هنگام برنامه ریزی. ابتدا روی بزرگترین موارد تأثیرگذار خود تمرکز کنید و سعی نکنید آن را درست از دروازه کامل کنید.

دیدن تصویر بزرگ

بازاریابی مبتنی بر نتیجه مانند بازاریابی رابطه ای با پیچ و تاب است. هنگامی که به طور موثر اجرا شود ، مشارکت های طولانی مدت ایجاد می کند که شرکت ها را عمیقا در اکوسیستم مشتریان خود قرار می دهد ، و این کار را با ROAS بالاتری نسبت به برنامه ریزی مبتنی بر دسترسی انجام می دهد.

شاید حتی مهمتر ، بازاریابی مبتنی بر نتیجه ، نگاهی کلی به بازاریابی سازمانی را تقویت می کند. این برنامه دستور کار را در چند جبهه تنظیم می کند: هزینه رسانه ، هدف گذاری مخاطبان ، تجربه کاربر ، KPI ها ، CRM و موارد دیگر.

اهداف بازاریابی حتی برای باتجربه ترین افراد حرفه ای مبهم می شود. یک رویکرد مبتنی بر نتیجه ممکن است فقط وضوح منطقی مورد نظر خود را ارائه دهد.

منابع بیشتر در زمینه بازاریابی مبتنی بر نتیجه

معیارهای فعالیت های بازاریابی بسیار کم است: در اینجا چگونه می توان ارزش بازاریابی را به طور واقعی اثبات کرد

اندازه گیری روابط عمومی همه چیز درباره خروجی ها ، خروجی ها و نتایج است: شونالی برک در زمینه بازاریابی هوشمند [Podcast]

معیارهای بازاریابی که در انتها اهمیت دارد